عاشقانه های من

فقط به عشق پرستو

عاشقانه های من

فقط به عشق پرستو

دوست داشتن آدم ها نمی تواند به مرتبه خدا بودن برسد اما بعد از خدا پرستو برای من سمبل عشق است و دوستش دارم...

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دانلود رمان عاشقانه» ثبت شده است

۲۵
آبان

 
وزش نسیم شبانگاهی ابر های خاکستری را به میل خود به هر سو می برد و ازروی ستاره های روشن شب عبور می داد. صدای جیرجیرک ها سکوت باغ را می شکست و در میان شاخ و برگ درختان می پیچید. نگاه بیقرارش به آسمان دوخته شده بود و از ته دل دعا می کرد. فردا نتایج امتحانات اعلام و سرنوشت مانیمعلوم میشد. همان که همیشه با نگاهی شیطنت بار دلش را لرزانده و وجودش راآکنده از عشق و نیاز نموده بود. اما راز این عشق پنهان هنوز آشکارنشده زیرا خودش نخواسته بود. دور و بر مانی را آنقدر دلبران زیبا و عشوه گر,گرفته بودند که نمی گذاشتند او دیده شود.

 

دختر های طناز و شیرین زبان چناناو را سرگرم می کردند که وجود بیمار او هر روز بیش از پیش نا دیده گرفتهمی شد. آنها خویشاوند بودند اما او غریبه ای تنها بیش نبود. البته با اینوضع کنار آمده بود و سرنوشت نامعلوم خود را همانگونه که بود پذیرفته بود.می دانست دیر یا زود باید به پدر و مادر مرحومش بپیوندد. پس همان بهتر کهاز احساس درونش آگاه نمی شد. مخصوصا او که تمام آرزویش بود. قلبش از اینعشق پنهان چنان لبریز شده بود که اندیشیدن به او، تماشا کردنش از دور وثبت این لحظه های عاشقانه را برای خود کافی می دانست. نفس عمیقی کشید وچشم هایش را بست و برای آخرین بار زیر لب دعا کرد:
- ای خدای مهربون! کمک کن مانی عزیز من تو کنکور قبول بشه، آمین.
اشعه های گرم خورشید برصورتش تابید و از چنگال خواب رهایش کرد. لبخندی زد و به مادر جون سلامکرد. او هم با همان لبخند مهربان همیشگی گفت:
-سلام دختر قشنگم! امروز حالت چه طوره؟





   دانلود از لینک اول ( سرور : پیکو فایل )






گرد آوری شده توسط داستان سرا

منبع : انجمن پیچک

فرمت : 
PDF





در صورت خرابی در لینک های دانلود و بروز هر نوع مشکل به ما گزارش دهید

  • احسان عشق
۰۹
ارديبهشت

رمان عاشقانه


نام رماننام رمان :رمان یلدا

نویسنده به قلم :م.مودب پور

حجم رمانحجم رمان : ۴.۳ مگابایت پی دی اف , ۱.۲۵ مگابایت نسخه ی اندروید , ۱.۱۱ مگابایت نسخه ی جاوا , ۴۳۵ کیلو بایت نسخه ی epub

خلاصه رمانخلاصه ی از داستان رمان:

داستان درباره ی پسری به اسم سیاوش هستش که عاشق دختر همسایه ی دوستش نیما میشه که با نیما رفاقت صمیمانه ای داره . از طرفی نیما هم ……


فرمت رمان :فرمت رمان:pdf,apk,java,epub

download :دانلود رمان یلدا از م.مودب پور با فرمت pdf

download :دانلود رمان یلدا از م.مودب پور با فرمت apk

download :دانلود رمان یلدا از م.مودب پور با فرمت java

download :دانلود رمان یلدا از م.مودب پور با فرمت jad

download :دانلود رمان یلدا از م.مودب پور با فرمت java (پرنیان)

download :دانلود رمان یلدا از م.مودب پور با فرمت epub

صفحه ی اول رمان:

ساعت حدود یازده صبح بود . تو دفتر پدرم، تو شرکت بودم که موبایلم زنگ زد . داشتم نقشه ای رو که برای یه ساختمون
کشیده و طراحی کرده بودم به پدرم نشون می دادم. ازش عذر خواهی کردم و تلفن رو جواب دادم.
بله، بفرمائین.
نیما الو سیاوش! برس که … بابام تِرِکید!
« آروم تو تلفن گفتم »
رو چک می کنیم. « فن ها » نیما الان وقت ندارم، نیم ساعت دیگه بهتت زنگ می زن. داریم با پدرم
نیما صدات درست نمی آد! دارین با بابات زن ها رو چک می کنین؟!
خفه شی نیما! زن نه ، فن!
نیما ول کن … بابای کچلت رو! می گم … بابام تِرِکید!
«. دیدم انگار داره جدی حرف می زنه! صداشم یه جور دیگه بود و هی قطع و وصل می شد! موبایلم درست خط نمی داد »
داری شوخی می کنی؟ بابام تِرِکید یعنی چه؟!
نیما مگه بابام کپسول گازه؟! می گم آپاندیس ش ترکید! کری مگه؟!
بابا این موبایل وامونده تو نقطه ی کوره!
نیما برنامه ی چی چی ت جوره؟!
اِه …! بذار برم تو اون یکی اتاق ببینم چی می گی!
نیما بری تو اجاق واسه چی؟! این چرت و پرتا چیه می گی؟!
پدرم چی شده سسیاوش؟ کیه پای تلفن؟
نیماس . می گه آپاندیس باباش ترکیده!
پدرم آپاندیس ذکاوت ترکیده؟! الآن کجاست؟ حالش چطوره؟!
اینجا موبایل خط نمی ده. بذارین برم اون اتاق.
« پدرم دنبالم اومد اون اتاق »


  • احسان عشق
۰۹
ارديبهشت

عشق

در جستجوی من در تمامی کلمات زیبا در عالم نامی درخشان است

.

.

.

.

.

.

پرستو

.

.

.

.

.

عشق

و دیگر هیچ . . . . . . . . . . .

  • احسان عشق
۰۸
ارديبهشت

دانلود رمان غاشقانه

نام رماننام رمان :رمان چقدر دیر آمدی

نویسنده به قلم :نسرین قدیری

حجم رمانحجم رمان : ۴.۲۵ مگابایت پی دی اف , ۱.۳۱ مگابایت نسخه ی اندروید , ۱.۱۷ مگابایت نسخه ی جاوا , ۴۴۵ کیلو بایت نسخه ی epub

خلاصه رمانخلاصه ی از داستان رمان:

قطار سریع السیر لندن- ادینبورو با سرعت تمام در حرکت بود. هرچه بیشتر از لندن فاصله می گرفت، التهاب و نگرانی سروین بیشتر می شد. از هنگانی که ایستگاه کینزکراس را ترک کرده بود، مرتب به ساعتش نگاه می کرد و انتظار می کشید. ناباورانه دچار دردهای پی در پی و شدیدی شده بود که وجود لاغر و ضعیفش را به لرزه درمی آورد. دستهایش را زیر شکم قرار داده بود و……

فرمت رمان :فرمت رمان:pdf,apk,java,epub

download :دانلود رمان چقدر دیر آمدی از نسرین قدیری با فرمت pdf

download :دانلود رمان چقدر دیر آمدی از نسرین قدیری با فرمت apk

download :دانلود رمان چقدر دیر آمدی از نسرین قدیری با فرمت java

download :دانلود رمان چقدر دیر آمدی از نسرین قدیری با فرمت jad

download :دانلود رمان چقدر دیر آمدی از نسرین قدیری با فرمت java (پرنیان)

download :دانلود رمان چقدر دیر آمدی از نسرین قدیری با فرمت epub

صفحه ی اول رمان:

قطار سریع السیر لندن- ادینبورو با سرعت تمام در حرکت بود. هرچه بیشتر از لندن فاصله می گرفت، التهاب و نگرانی سروین بیشتر می شد. از هنگانی که ایستگاه کینزکراس را ترک کرده بود، مرتب به ساعتش نگاه می کرد و انتظار می کشید. ناباورانه دچار دردهای پی در پی و شدیدی شده بود که وجود لاغر و ضعیفش را به لرزه درمی آورد. دستهایش را زیر شکم قرار داده بود و به این وسیله می خواست از تکانهای شدید طفلش جلوگیری کند. باورش نمی شد که در چنین موقعیتی درد زایمانش شروع شده باشد. باورش نمی شد که فرزندش در این وضعیت نابسامان به دنیا بیاید. هر لحظه انتظار داشت که درد پایان یابد و او را به حال خود بگذارد.

رمان چقدر دیر آمدی


  • احسان عشق